شاعرانه | سجاد خلیل زاده

شاعرانه

تاویل خامس: شاعرانه
تصویر: پسر بچه ای در هنگامه ی طلوع کنار آقادار

این پنجمین نوشتار از هفت شرح است و من سعی کردم باوری قدیمی در اذهان مردم خطه سرسبز شمال را با نگاهی متفاوت شرح دهم.
بشر همواره سعی داشته تا از طرق مختلف رویاهای خود را با کمک قدرت تخلیل خویش حیات بخشد و ذهنیات آشفته اش را از دنیای پیرامون با جان مایه ای مفهوم گرا بر قلب هستی پیوند بزند.
در سرآمد آن ها هنرمندان و به ویژه عکاسان قرار دارند که از دیرباز تا کنون کوشیده اند تا ذهن جهان را همچون اندیشه ی خود درگیر چیستی و واقعیت های پنهان در لایه های شگفت انگیز دنیایمان این اعجاز بزرگ خداوند کنند.
در تصویر پیش رو با یاری جستن از تغییرات هر چند کوچک در زیر نور خورشید و سایه های موجود حاصل از درخت از فاصله ای نچندان دور تصویری رویا گونه را برایم ایجاد کرده که آن را از کالبد معمول خود جدا می سازد و فکر را به تامل بیشتر و عمیق تر وا میدارد.
حضور درختی قدیمی و تنومند که در زیر پرتو های طلایی خورشید می درخشد و نمادی از ایستایی و مهربانی در زمین است. جدای از باورهای پیرامون آن که از قدیم بر ذهن و دل و جان ساری بوده در مقابل کودکیست که سوار بر دوچرخه ی خود از کنار درختی که محکوم به ایستادن و استوار ماندن در مقابل تمامی تکاپوی پیرامون خود است می گذرد …
این اولین جنبه ی وجود یک تباین عمیق در این تصویر است!
شاخه های طلایی آقادار که گویی جان یافته اند و به سمت کودک که نمادی از پاکی و معصومیت است شاخه دوانیده اند، درختانی که در پیش زمینه ی نگاه قرار گرفتنده اند، انگار شاهد و ناظر این پیوند بین انسان و کائنات هستند، نگاه کودک نیز به این شکوه و عظمت درخت پیش رو پر معنا و زیباست.
کادربندی هوشمندانه چشم، این موهبت الهی، پسرکی را می بیند که فارغ از هیاهوی دوران با نگاهی به افق های دور در پی آرزوهایش رکاب می زند و چشم را به همراه رنگ های مرموز طبیعت که بخش اعظم آن حاصل از فوران اشعه های خورشیدی است و سایه های وهم انگیز آقا دار به داخل چشم می برد.

پاورقی:
[1] ساری= رونده و در جریان، جاری

[2] تباین= اختلاف، تفاوت، تمایز، توفیر، جدایی، دوگانگی، فرق، مغایرت

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.