اصول کارگردانی تئاتر
خلاصه اصول کارگردانی تئاتر
احمد دامود
کارگردانی تئاتر یکی از رشته های مربوط به هنر و تئاتر است. وجود یک کارگردان خوب تئاتر برای بهبود کیفیت تئاتر تاثیر زیادی دارد.
بنابراین شخص کارگردان باید از اصول کارگردانی تئاتر آگاهی یابد تا بتواند یک کارگردان موفق باشد.
- از پیشگفتار کتاب:
هدف این کتاب آشنا کردن دانشجویان رشته نمایش و دیگر علاقمندان با اصول کارگردانی تئاتر است. روشن است که آشنایی با این اصول گامی اساسی در راه آموختن این “هنر-تخصص” است. ولی این گام با همه اهمیتش، تنها اولین گام در پیمودن راهی طولانی است. چرا اولین گام، و چرا راهی طولانی؟
واقعیت این است که بین آشنایی با اصول کارگردانی تا یافتن مهارت در اجرای عملی آنها به شکل حرفه ای، راهی طولانی و پر فراز و نشیب وجود دارد که پیمودن آن علاوه بر نیاز به صرف وقت بسیار در این راه، به توانایی های گوناگون دیگری نیز احتیاج دارد. آموختن کارگردانی همچون آموختن هر هنر-تخصص دیگری، نیاز به ممارست و تمرین بسیار و به کار گرفتن چندین و چندباره هر یک از اصول آن در عمل دارد تا سرانجام انسان علاقمند به مرحله کشف شخصی برسد.
به کلام دیگر، در این کتاب اصول و قوانینی طرح و درباره آنها بحث شده است ولی در واقع این کشف فردی و شخصی هر یک از ما است که به ما می آموزد چگونه، در کجا و به چه مقدار از این قوانین بهره گیریم. این آموزش چه مدت به طول می انجامد؟ هیچکس نمی داند. این بستگی به قدرت شخصی هر فرد در دریافت مفاهیمی که در پشت این قوانین قرار دارند، سرعت این دریافت، مرتبط کردن مفاهیم دریافتی با سرشت انسان و تعدد تمرین ها برای بکار بستن این دریافت ها بر روی بازیگران، تا رسیدن به نتیجه دلخواه دارد…
- نکات:
1- اولین گامی که موجب هر چه بهتر شدن اجرای نمایشنامه می شود فهمیدن حال و هوای فضای نمایش است ( صحنه نمایش)
۲- نمایشنامه کاملا با یک داستان کوتاه یا یک رمان متفاوت است و خواندن آن یک شیوه خاص دارد زیرا آکنده از رویداد های دراماتیک و احساسات بازیگران است بنابر این به عنوان یک خواننده باید تمامی آنچه را که گفته شد به کمک تصویر سازی از آنچه که بازیگر انجام می دهد و صحنه نشان می دهد در ذهن خود ببیند.
3- هر کارگردان می بایست کار خود را با خواندن نمایشنامه به دفعات زیاد و با دقت شروع کند.
4- تشریح خصوصیات بازیگر با جملات و عبارات خودتان و آوردن آن بر روی کاغذ روشی بسیار خوب است.
5- خواست، حقیقت آن چیزی است که بازیگر برای به دست آوردنش تا حد ممکن تلاش می کند. تلاش او ممکن است برای به دست آوردن مادیات، فراهم آوردن احترام شخصی، غلبه بر ترس های خود، از روی علاقه، شهرت یا هر چیز دیگری باشد.
6- اراده، توانائی نسبی بازیگر در رسیدن به خواسته هایش است. قدرت درونی او چقدر است؟ به اراده وی بستگی دارد. آیا آنقدر هست که تا پایان راه برود یا در ادامه راه باز می ماند؟ مثلا اراده انجام کاری در زندگی.
7- وضعیت اخلاقی بازیگر بر چگونگی رسیدن به آرزوهایش تآثیری قاطع دارد. صداقت با دیگر بازیگران، احساس مسئولیت نسبت به دیگر بازیگران.
8- وضعیت ظاهری حالت بیرونی بازیگر را نشان می دهد. این مفید است که فهرستی از ویزگی های ظاهری بازیگر ، اینکه چگونه راه می رود، چگونه می ایستد، چگونه صحبت می کند،کیفیت صدایش چگونه است تهیه گردد.
9- کارگردان با شناخت وضعیت عصبی بازیگر در آغاز نمایش و در شروع هر رویداد مهم می توند فراز و فرود های او را در طول صحنه تعیین و در ارائه آن به بازیگر کمک کند.
10- وقتی بازیگر برای اولین بار با شخصیت جدیدی روبرو می شود ممکن است چنین شخصیتی برای او عجیب و غریب باشد چرا که با شخصیت خود وی تفاوت بسیار دارد. مثلا بخواهد کت فرد دیگری را که برای او بزرگ است و بو می دهد بپوشد.
11- وضعیت هر یک از بازیگران را در موارد زیر تععین کنید:
الف: خواست یا آرزوی او
ب: قدرت و اراده او
ج: وضعیت اخلاقی او
د: وضعیت و رفتار ظاهری او
12- میزان سن یعنی به روی صحنه آوردن.
13- تمرین های اولیه میزان سن کاری حساس و وقت گیر است. سعی کنید به هنگام این کار فضائی همراه با آرامش بوجود آورید.
14- به ترتیب قرار دادن اشخاص بازی بر روی صحنه کمپوزیسیون می گویند.
15- حرکات قراردادی حرکاتی هستند که در متن نمایشنامه ذکر شده است و رعایت آنها الزامی می باشد. مانند رزه رفتن یا پیدا کردن چیزی و حرکاتی که نویسنده تععین کرده است.
16- شکسپیر می گوید دست وسیله ای است در اختیار زبان.
17- موسیقی به خودی خود حرفی برای گفتن دارد و هدفی را دنبال می کند.
18- مدتی قبل از شروع تمرین با بازیگران به عنوان اولین مرحله جلسه مشترکی با همه طراحانی که قرار است بر روی نمایش کار کنند تشکیل دهید و آنان را به طور دسته جمعی با رئوس مطالب و کلیت نظرات خود آشنا کنند.
19- بعضی از بازیگران دوست دارند کارگردان به طور مداوم به آنها توجه داشته باشد، کارشان را ارزیابی کند و اگر خوب بود به وضوح مورد تشویق قرار دهد. بعضی درست به عکس، گوئی تحمل یک بار تذکر را هم ندارند، به سرعت از کوره در می روند و می خواهند تا وقتی که از نظر خودشان به اجرای مطلوبی نرسیده اند به حال خود رها باشند. بعضی از بازیگران بیشتر تحلیل گرا هستند و بعضی بیشتر بر احساس خود تکیه می کنند.
20- همیشه بحث هایتان را جائی جلو ببرید که برای نمایش مفید باشد.
21- هدف کارگردان رها ساختن تخیل بازیگر است نه بستن و محدود کردن آن
- تمرین های بدیهه
22- گرم کردن و حرکات ورزشی و نرمش در روند کار قبل از شروع تمرین تاثیر مثبتی دارد. مثل پرتاب و گرفتن یک توپ فرضی.
23- برای تمرین بهتر ممکن است از بازیگر خواسته شود که در صحنه معین:
الف: گفتگو هائی را که در متن آمده ندیده بگیرد و آنچه را که اتفاق می افتد با استفاده از کلمات خود و شخصیت خودش بازی کند
ب: هدف بازیگر را در صحنه ای خاص تغییر دهد
ج: صحنه ای را که در نمایش به آن اشاره می شود و لی عملا دیده نمی شود بازی کند
د: مثلا بر خوردی را که در اتاق بین زن شوهر اتفاق می افتد به پارک منتقل کند و عینا همین برخورد در پارک و در حالیکه افراد دیگری دور بر آنها هستند اجرا شود.
24- کارگردان از بازیگر مقابل می خواهد از کلمات خاصی که عکس العمل جسمانی را در بازیگر مورد نظر بر می انگیزد استفاده کند.
25- یکی از راه های دیگر بهتر شدن بازیگر تشویق آنها در به کار گرفتن خلاقه لباس یا بعضی از وسایل صحنه است.
26- یک کارگردان خوب هیچ وقت تذکذاتی مانند دستت را در جیبت نکن یا پشت سرت نگه ندار نمی دهد و به جای آن چیزی به دست آنها می دهد تا نگهدارند.
27- تمرین در تاریکی: یا فضا کاملا تاریک باشد یا نور خفیفی وجود داشته باشد تا بازیگران با فاصله معینی از هم نشسته باشند و به روخوانی بپردازند.
28- تمرین سریع: بازیگران تا حدی که می توانند سریع دیالوگ بزنند.
29- جرج بلک در کتاب خود مدت تمرین نمایش را برای یک گروه بین 21 تا 39 جلسه پیش بینی کرده است.
مرحله اول روخوانی و بحث2 تا 5 جلسه.
مرحله دوم طرح اولیه میزانسن 2 تا 6 جلسه.
مرحله سوم گسترش جوانب مختلف نمایش 6 تا 10 جلسه.
مرحله چهارم کار بر روی ظرایف و آخرین جرح و تعدیل ها 8 تا 12 جلسه.
مرحله پنجم تمرین نهائی با نور لباس و موسیقی 3 تا 6 جلسه.
30- ضرورت دارد که در اولین جلسه رو خوانی تمام افراد درگیر در نمایش حضور داشته باشند تا با یکدیگر آشنا شوند.
31- جلسه اول تمرین را با ذکر این موارد شروع کنید: معرفی بازیگران توسط کارگردان. اگر بازیگران به صورت دایره بر روی زمین یا صندلی بنشینند جو بهتر و صمیمی تر است. کارگردان باید راجع به نمایش، اهداف آن، زمان اجرا، شیوه تمرین و مسائلی شبیه آن صحبت کند و طراحان نیز باید در مورد طرح های خود صحبت کنند.
32- مرحله دوم: طرح اولیه میزانسن که بسیار حیاتی و مهم است.
33- توصیه می شود در اولین جلسه تمرینی که قرار است همگی متن را حفظ باشند ابتدا بگذارید سراسر قسمتی که قرار است در آن جلسه کار شود بدون توقف خوانده شود و اجازه دهید بازیگران چه در مورد متن و چه در مورد میزانسن به حافظه خود تکیه کنند.
34- یکی از بهترین روش ها در مراحل پایانی نمایش آن است که با چشم خود بشنوید و با گوش خود ببینید.
35- اگر تمرین با نور، لباس، وسایل صحنه و … را مربوط به هفته آخر تمرین بدانیم اشتباه است.
36- جلسات تمرین تئاتر نه می تواند و نه باید به کلاس آموزش بازیگری تبدیل شود.
37- در تئاتر صدای بازیگر یکی از مهم ترین ابزار کار وی در ایجاد ارتباط با تماشاگر است. بیان اگر به درستی به کار گرفته شود تمام احساسات درونی ما را بیرون می ریزد و چون این کلام از دل بر خاسته لا جرم بر دلها می نشیند.
38- همه آنچه که بوسیله بازیگر بر روی صحنه گفته می شود در همان بار اول باید به خوبی شنیده و درک شود.
39- نوع بیان هر کس بر اساس نوع راه رفتن، لباس پوشیدن، میزان تحصیلات و … متفاوت است.
40- ضبط صدای بازیگران و پخش آن برای خود بازیگر می تواند مشکلات بیان بازیگر را برایش نمایان کند.
41- حفظ متن به صورت ناقص روند تمرین را مختل می کند.
42- چه صحنه هائی را برای تمرین انتخاب کنیم؟ صحنه هائی را که دارای نقطه اوج است. صحنه ای را انتخاب نکنید که دو نفر از اشخاص بازی درباره شخص سومی که در طول آن صحنه ظاهر نمی شود صحبت کنند. جلسات تمرین را با حرکات نرمشی و ورزشهای ساده برای گرم کردن بازیگر آغاز کنید.
43- خواست، حقیقت آن چیزی است که بازیگر برای به دست آوردنش تا حد ممکن تلاش می کند. تلاش او ممکن است برای به دست آوردن مادیات ، فراهم آوردن احترام شخصی، غلبه بر ترس های خود، از روی علاقه، شهرت یا هر چیز دیگری باشد.
44- اراده، توانائی نسبی بازیگر در رسیدن به خواسته هایش است. قدرت درونی او چقدر است؟ به اراده وی بستگی دارد. آیا آنقدر هست که تا پایان راه برود یا در ادامه راه باز می ماند؟ مثلا اراده انجام کاری در زندگی.
45- وضعیت اخلاقی بازیگر بر چگونگی رسیدن به آرزوهایش تآثیری قاطع دارد. صداقت با دیگر بازیگران، احساس مسئولیت نسبت به دیگر بازیگران.
46- وضعیت ظاهری حالت بیرونی بازیگر را نشان می دهد. این مفید است که فهرستی از ویزگی های ظاهری بازیگر ، اینکه چگونه راه می رود، چگونه می ایستد، چگونه صحبت می کند، کیفیت صدایش چگونه است تهیه گردد.
47- کارگردان با شناخت وضعیت عصبی بازیگر در آغاز نمایش و در شروع هر رویداد مهم می توند فراز و فرود های او را در طول صحنه تعیین و در ارائه آن به بازیگر کمک کند.
48- وقتی بازیگر برای اولین بار با شخصیت جدیدی روبرو می شود ممکن است چنین شخصیتی برای او عجیب و غریب باشد چرا که با شخصیت خود وی تفاوت بسیار دارد. مثلا بخواهد کت فرد دیگری را که برای او بزرگ است و بو می دهد بپوشد.بازیگری یا هنرپیشگی
49- وضعیت هر یک از بازیگران را در موارد زیر تعین کنید:
الف: خواست یا آرزوی او
ب: قدرت و اراده او
ج: وضعیت اخلاقی او
د: وضعیت و رفتار ظاهری او
50- میزان سن یعنی به روی صحنه آوردن.
51- تمرین های اولیه میزان سن کاری حساس و وقت گیر است. سعی کنید به هنگام این کار فضائی همراه با آرامش بوجود آورید.
52- به ترتیب قرار دادن اشخاص بازی بر روی صحنه کمپوزیسیون نام دارد.
53- حرکات قراردادی حرکاتی هستند که در متن نمایشنامه ذکر شده است و رعایت آنها الزامی می باشد. مانند رزه رفتن یا پیدا کردن چیزی و حرکاتی که نویسنده تععین کرده است.
54- شکسپیر می گوید دست وسیله ای است در اختیار زبان.
55- موسیقی به خودی خود حرفی برای گفتن دارد و هدفی را دنبال می کند.
56- بعضی از بازیگران دوست دارند کارگردان به طور مداوم به آنها توجه داشته باشد ، کارشان را ارزیابی کند و اگر خوب بود به وضوح مورد تشویق قرار دهد. بعضی درست به عکس، گوئی تحمل یک بار تذکر را هم ندارند، به سرعت از کوره در می روند و می خواهند تا وقتی که از نظر خودشان به اجرای مطلوبی نرسیده اند به حال خود رها باشند. بعضی از بازیگران بیشتر تحلیل گرا هستند و بعضی بیشتر بر احساس خود تکیه می کنند.
دیدگاه خود را بیان کنید