نمایش خانه سیاه است | سجاد خلیل زاده

نمایش خانه سیاه است

نگاهی دقیق به تجربه‌ای شاعرانه و فرم‌گرا درباره‌ی فروغ فرخزاد

مقدمه: دشواری بازنمایی یک اسطوره
فروغ فرخزاد، شاعر بزرگ و تأثیرگذار معاصر ایران، همواره موضوعی جذاب و در عین حال دشوار برای هنرهای نمایشی بوده است. زندگی کوتاه اما پرتلاطم او، همراه با اشعار پرشور و سرشار از احساس، پردازشی خاص می‌طلبد. «خانه سیاه است» ساخته‌ی محسن اردشیر، تلاش می‌کند تا به جای بازگویی خطی و مستند زندگی فروغ، تصویری شاعرانه و فرم‌گرا از او بسازد؛ تجربه‌ای که از زبان کلمات به زبان حرکت و تصویر می‌گذرد.

فرم‌گرایی در خدمت تجربه
اردشیر تصمیم گرفته روایت خود را بدون تکیه بر دیالوگ‌های متعارف پیش ببرد. این انتخاب جسورانه، مخاطب را وادار می‌کند با زبانی غیرکلامی ارتباط برقرار کند؛ حرکات گروهی، موسیقی، نورپردازی و دکوری استعاری که کتاب زندگی فروغ را ورق می‌زند. این ساختار، در اوایل اجرا با ضرباهنگی متناسب و خلاقانه، مخاطب را جذب می‌کند، اما در ادامه به دلیل تغییرات ناگهانی در ریتم اجرا، گاه تعادل خود را از دست می‌دهد و ارتباط احساسی کمی کند می‌شود.

تصویرسازیِ فروغ؛ بین استعاره و واقعیت
بازیگر نقش فروغ، تصویری نمادین از این شاعر ارائه می‌دهد؛ زنی میان شور و انزوا، سرشار از تضاد و تناقض. این رویکرد به‌جای تقلید صرف، به او جان می‌بخشد و از موزه‌ای شدن شخصیت جلوگیری می‌کند. اما همین سبک نمادین، ممکن است برای تماشاگرانی که انتظار مواجهه‌ای واقعی‌تر دارند، فاصله‌دار جلوه کند.

موسیقی: پل ارتباطی میان حرکت و شعر
از نکات درخشان اجرا، انتخاب هوشمندانه موسیقی است. موسیقی نه تنها مکمل، بلکه همراهی قدرتمند برای حرکت‌ها و اشعار است که در برخی لحظات به اوج احساس می‌رسد. تلفیق ملودی‌های ایرانی با قطعات جهانی، فضای متنوعی می‌آفریند که با روح اشعار فروغ همخوانی دارد و به غنای اثر می‌افزاید.

جمع‌بندی: گامی ارزشمند در تئاتر معاصر ایران
«خانه سیاه است» بیش از آنکه بخواهد یک زندگی‌نامه مستند باشد، اثری است شاعرانه و تجربی که تلاش می‌کند حس درونی و چندوجهی فروغ را به صحنه بیاورد. اردشیر با بهره‌گیری از زبان فرم و حرکت، موسیقی و نور، اثری ساخت که در میان آثار مشابه متفاوت و جسورانه است. هرچند کامل نیست و جا برای بهبود دارد، اما گامی مهم در مسیر پیوند میان ادبیات معاصر ایران و تئاتر فرم‌گرا به شمار می‌آید. این نمایش یادآور می‌شود که تئاتر می‌تواند زبان تازه‌ای برای بازخوانی اسطوره‌های ادبی ما بیابد و مخاطبان را در تجربه‌ای فراتر از روایت صرف، شریک کند.

بررسی کارگردانی نمایش خانه سیاه است

نمایش «خانه سیاه است» به کارگردانی محسن اردشیر، اقتباسی تئاتری از مستند کوتاه فروغ فرخزاد است که در سال ۱۳۴۱ ساخته شد. این نمایش با بهره‌گیری از فرم‌های مینیمالیستی و رویکردی شاعرانه، تلاش دارد تا فضای درونی و روانی آثار فروغ را به زبان تئاتر منتقل کند.

۱. ساختار اجرایی و فرم نمایشی
نمایش «خانه سیاه است» فاقد دیالوگ‌ است و بر حرکات بدنی، نورپردازی و موسیقی تأکید دارد. این رویکرد، یادآور سبک‌های مینیمالیستی در سینما و تئاتر است که در آثار کارگردانانی چون عباس کیارستمی و آریا آوانسیان مشاهده می‌شود. استفاده از برداشت‌های بلند و قاب‌بندی‌های دقیق، به تماشاگر این امکان را می‌دهد که در فضای درونی شخصیت‌ها غوطه‌ور شود.

۲. طراحی صحنه و نورپردازی
طراحی صحنه در این نمایش ساده و نمادین است. استفاده از رنگ‌های تیره و نورپردازی‌های ملایم، فضایی وهم‌آلود و در عین حال انسانی ایجاد می‌کند که با مضمون اصلی اثر هم‌خوانی دارد. این انتخاب‌ها، به تماشاگر این احساس را می‌دهد که در دنیای درونی شخصیت‌ها حضور دارد.

۳. موسیقی و صدا
موسیقی در این نمایش نقش مهمی در انتقال احساسات و فضا دارد. استفاده از موسیقی‌های مینیمالیستی و صداهای محیطی، به تقویت جو دراماتیک و ایجاد تنش‌های درونی کمک می‌کند. این انتخاب‌ها، به تماشاگر این امکان را می‌دهد که با شخصیت‌ها هم‌ذات‌پنداری کند و درک عمیق‌تری از وضعیت آن‌ها پیدا کند.

۴. بازیگری و شخصیت‌پردازی
در این نمایش، بازیگران با استفاده از حرکات بدنی و بیان‌های چهره‌ای، احساسات و درگیری‌های درونی شخصیت‌ها را به نمایش می‌گذارند. این رویکرد، به تماشاگر این امکان را می‌دهد که بدون نیاز به دیالوگ‌های طولانی، به عمق شخصیت‌ها پی ببرد و با آن‌ها ارتباط برقرار کند.

۵. نقد و تحلیل
برخی منتقدان بر این باورند که نمایش «خانه سیاه است» در انتقال فضای مستند اصلی فروغ فرخزاد موفق نبوده است. به عنوان مثال، استفاده از صدای دکلمه‌ای که صدای فروغ نیست، ممکن است ارتباط عاطفی تماشاگر با اثر را کاهش دهد. همچنین، برخی معتقدند که نمایش در برخی قسمت‌ها از ریتم کندی رنج می‌برد که ممکن است توجه تماشاگر را از دست بدهد.

نتیجه‌گیری
نمایش «خانه سیاه است» با رویکردی شاعرانه و فرم‌گرایانه، تلاش دارد تا دنیای درونی و روانی آثار فروغ فرخزاد را به زبان تئاتر منتقل کند. اگرچه در برخی جنبه‌ها ممکن است با نقدهایی مواجه شود، اما این اثر به عنوان یک تجربه هنری متفاوت و جسورانه در تئاتر ایران قابل توجه است.
سجاد خلیل زاده

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.