
و اما تو ای غریب آشنا
و اما تو ای غریب آشنا دوستت دارم
و با عشق تو ای طلوع همه خوبی ها به این دعوت نورت لبیک می گویم
و به سوی سرزمینی که فرشتگان وحی عطر دلنشین تو را بر ارمغان می آورند پرواز می کنم
و آن لحظه بهترین لحظه نورانی عمرم خواهد بود.
که همچون پرنده ای دور کعبه نورت طواف نمایم و آنسان که من در کنار کعبه قلب ها تو را چشم در راهم.
تو را چشم در راهم تا روزی با ندای ملکوتیت فریاد برآوری اَنَا بَقیَّهُ اللّهِ…
و چشمان منتظر جهانیان را از مقدمت گلباران سازی.
تا بیایی و دست نوازشگرت را با قلبم همراه سازی.
قلبی که با تمام عشق به دیدارت آمده و چه تماشایی و زیبا خواهد بود همان لحظه سبز دیداری که همه عاشق و مجنون به لیلای وصال تو همی خوشنودند.
دیدگاه خود را بیان کنید