نغمه خوش
تاویل ثالث: نغمه خوش
لامسه: طبیعت
طبیعت عبارت از یک سازی است که نغمه ای آن از یک سازی است که همان نغمه های آن از سیم های درونی ما تشکیل گردیده. طبیعت نغمه های خوش را برای تقویت روح ما سراییده و صدای او بقدری جذاب است که ما را از خود بی خود نموده و در شناسایی موجودیت خود متحیر می نمایید و همان مشاهد همان مناظر طبیعی است که موجب مسرت فوق التصویر ما گردیده و قدرت و نفوذ آن را کاملا احساس نموده و بر جلال و عظمت او رشک می بریم.
در مواقعی که ما با طبیعت مانوسیم – آرام – رئوف و مهربان هستیم، طبیعت بهتر برای ما حکمرانی می کند تغییراتی را که درون ما ایجاد شده احساس و موجب مسرت، خوشی ما گردیده است.
طبیعت ساز خوش الحانی است با تارها و سیم های روح ما تماس حاصل کرده و تولید نغمه می نماید که هستی ما را تغییر می دهد، فامیل و منسوبان طبیعت نیز اثرات مطلوبی را در ما دارند، وقتی به صدای قمری یا به نغمه روح فزای بلبل گوش دهیم، مسرتی که در ما ایجاد می شود غیر قابل شرح و توصیف است، طبیعت معلم بزرگی است.
به ما تعلیم آرامی و استغنا و فروتنی می دهد و از هستی خود به کلی بی خبر می شویم، موقعی که با طبیعت نزدیک می شویم منظره یک کوه عظیم و یا یک رود خانه ی سیال ما را به کوچکی خود متذکر می دارد و حقیقتا کارهای نوع بشر با مقایسه ی عجایب خلقت و طبیعت چیست و کیست که بتواند حاصل کار انسان را با قوه و قدرت عظیم آبشار نیگارا مقایسه و تطبیق نمایید؟
طبیعت دارای یک قوه ایست که موجب از بین رفتن مصائب و آلام ما می شود. ما به کلی زحمات و مشقات خود را فراموش می کنیم. موقعی که در سبزه زار گردش می کنیم موجودات جدیدی که با خوش بینی تمام مجهز گردیده می بینیم وقتی که نسیم طبیعت بر ما می وزد صدای اشجار، نغمه حشرات، نعره آبشارها، آرامی دریاچه، سکوت جنگل ها، همه و همه نور و پرتو خوشی و خوش بینی را در روح ما رسوخ می دهد.
طبیعت وسیله تقویت و پرورش قوای روحی است.
ما را به اعلا قلل مسرت راهنمایی و احساسات دقیقه را در ما بیدار و یک حس تعجب و تحیر جدیدی را به ما بخشیده ضربان قلب ما زیادتر گردیده و با افکار تازه مجهز می شویم.
و اما لمس طبیعت…
وقتی از جاده دور می شوم و اولین قدم هایم را بر خاک جنگل می گذارم، گویی روحی تازه در من دمیده شده است.
جلوتر می روم بوی تازه ی چمن ها و بوته ها گل به مشامم می رسد، صدای خوش پرندگان گوش هایم را نوازش می دهد، به هر طرف که نگاه می کنم درختان سرسبز قد علم کرده اند و در وزش نسیم، برگ هایشان به رقص در می آید.
از برخورد نسیم با پوست صورتم احساس خنکی می کنم.
چندین قدم جلوتر رودی خروشان از وسط تپه ها گذر می کند، صدای برخورد آب به سنگ ها و گذر آن به گوش می رسد.
دستانم را در آب خنک رود می شویم و از آن می نوشم، گویی اولین بار است که طعم خوش آب را می چشم.
به درختان قوی و بلند نگاه می کنم، درختان زیباترین موجودات زنده ی روی زمین هستند، نزدیک درختی بلند می شوم، دستم را برروی تنه ی بزرگ و خشن درخت می گذارم، چشمانم را می بندم و سعی می کنم روح درخت را لمس کنم، به همه ی سال هایی که این درخت پشت سر گذاشته است، فکر می کنم به همه ی موجوداتی که از کنار این درخت گذر کرده اند و خاطراتی که برای درخت ثبت شده است.
خورشید کم کم غروب می کند و آخرین پرتو هایش رنگ آمیزی زیبایی به جنگل می دهد.
جنگل سرشار از زندگی و جنب و جوش است، پر از حیوانات بازیگوشی که برای زندگی خود تقلا می کنند.
هر قسمت از جنگل زیبایی های منحصر به فرد خود را دارد در طبیعت به راحتی می توان آرامش را پیدا کرد.
هوای پاک طبیعت به انسان جانی دوباره می بخشد، گویی تک تک سلول های بدن ما دوباره متولد می شوند.
شب فرا می رسد، آسمان شب در طبیعت بسیار دیدنی است، سرتاسر آسمان با ستاره ها چراغانی می شود،
می توان ساعت ها به آسمان شب در طبیعت چشم دوخت.
طبیعت و حس و حالی خوبی که از آن می گیرم را خیلی دوست دارم.
ما باید همیشه مراقب طبیعت و زیبایی هایش باشیم تا بتوانیم همیشه از حال خوب طبیعت استفاده کنیم.
دیدگاه خود را بیان کنید